بنده خدایی در جستجوی طلا بود ساعت ها و سال ها زحمت کشید و در جستجوی معدنی که رگه های غنی از طلا در آن یافته بود به امید دست یابی به مقدار انبوه طلا دیواره آن را می کند و می کاوید، این کار را بارها و بارها ادامه داد ولی کم کم سایه نا امیدی ، راه امیدش را تیره و تار کرد و از خیر معدن گذشت و آن را به دیگری فروخت، صاحب جدید بلافاصله یک زمین شناس را استخدام کرد و از او در رابطه با آن معدن طلا نظر خواهی کرد، وی وقتی در معدن حضور یافت و به بررسی رگه های طلا پرداخت گفت: این رگه که تا به حال دنبال شده بسیار غنی است و علت آن هم این است که رگه های غنی در اوایل ضعیف هستند ولی بعد ناگهان غنی می شوند. بنابر این به حفاری همان رگه به ظاهر ضعیف ادامه دادند و تنها بعد از 90 سانتی متر کندن در جهتی درست، رگه غنی طلا پدیدار شد و بعد از آن بود که کامیون های پر از سنگ غنی طلا به طرف کارخانه استخراج طلا از طرف آن معدن سرازیر شدند و صاحب جدید خود را مالک میلیاردها دلار پول و ثروت کرد.
اما صاحب اول چرا نتوانست امیدوار بماند؟ شاید بهترین دلیل آن بود که واقعا سخت کوشی زیادی کرده بود ولی عنصر زیرکی و فراست را در سخت کوشی خود وارد نکرده بود، ضمنا می بایستی از کارشناس زمین شناسی کمک می گرفت و در عین حال خوش بینی را حفظ می کرد.
وقتی در اوج نا امیدی قرار داریم و در دل تاریک اتفاقات زندگی قدم می زنیم چگونه خود را امیدوار کنیم که شاید در انتهای کوچه بعدی هدف ما بدرخشد؟ واقعیت آن است که بایستی در این راه از روش علمی و کارشناسی بهره بگیریم درست مثل صاحب زیرک و خوش شانس معدن طلا که از کارشناس متخصص در زمین شناسی استفاده کرد و صاحب میلیاردها دلار ثروت شد، خوب ربط این موضوع با کانون فناوری اطلاعات بنیاد پارسیان چیست؟
شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید دانشگاه هاروارد تحقیقی ارائه داده که در آن ظرفیت ذهن افراد مورد بررسی قرار گرفته است طبق آمار، اکثر مردم فقط از 10 در صد ظرفیت ذهنشان استفاده می کنند و 90 درصد ظرفیت مغز افراد دست نخورده باقی می ماند و افراد بسیار موفق تنها از 14 درصد ظرفیت ذهنشان استفاده می کنند و این امر بدان معناست که حتی آنها هم 87 درصد ظرفیت ذهنشان را استفاده نمی کنند. خوب دانستن این موضوع کمکی به ما می کند؟
خوب شاید یک کمک آن این باشد که کمتر حافظه و ذهن و استعدادهای خود را سرزنش کنیم.چراکه اکثر شما با خود می گویید افرادی که در کار تجارت و در کل کسب درآمد موفق هستند و به ثروت چشم گیری رسیده اند، افرادی تیز هوش و خارق العاده هستند و ذهن خود را مرتبا مورد بمبارانی از انواع تحقیر ها قرار می دهید و طبیعتا دانستن این موضوع می تواند به کاهش یا پایان تحقیر ذهن مان منجر شود ولی یک نکته مهم وجود دارد، آیا بعد از دانستن این موضوع مشکل ما حل می شود؟ یعنی به صرف اینکه بدانیم 90% ظرفیت ذهنمان خالی است و تلاش برای استفاده از آن، مشکل را حل می کند؟ مالک اولیه معدن را به یاد بیاورید ، او خوب می دانست که یک معدن طلای ناب در آنجا نهفته است ولی هرچه تلاش کرد نتوانست از آن استفاده کند چراکه نیاز به ابزارهای لازم، تکنولوژی و دانش فنی داشت، که فاقد آن بود. بعبارتی دیگر، اینکه بدانیم 90% حافظه و ذهن ما دست نخورده است ولی ندانیم چگونه می توان چند درصدی از آن را در گیر تفکر کرد تا رفتارهای تیزهوشانه (مانند افراد ثروتمند و متفکر در اقتصاد که تنها 4% بیشتر از ذهنشان استفاده می کنند) داشته باشیم، مشکلی را حل نخواهد کرد و اما: بسته کسب درآمد اینترنتی بنیاد یک ترکیب دوگانه از « روش » و « وسیله » است که در اصطلاح تکنولوژی آموزشی 70% آن را را نرم افزار طرز استفاده آن تشکیل می دهد و 30% خود وسیله است که شامل: یک بسته نرم افزاری بسیار پیشرفته، منسجم و پر قدرت + روش های ابتکاری و انحصاری + کارت اعتباری و همچنین ضمانت نامه + قابلیت بروز رسانی بسته می باشد.
در دنیای امروز کسی به ثروت خواهد رسید که بتواند «سخت کوشی» را با هنر «زیرکانه رفتار کردن» پیوند بزند اگرچه سخت کوشی به تنهایی هم می تواند نتایجی را به بار آورد ولی هنگامی که با هنر استفاده از تجربیات دیگران و روش های علمی پیوند بخورد، موفقیت در آن ضریب اطمینان بیشتری می یابد.
کانون فناوری اطلاعات بنیاد پارسیان ادعا دارد، توانسته است با در آمیختن علوم روز دنیا، امکانات وسیع (آموزشی، بروز رسانی، پشتیبانی) و ضمانت اجرایی معتبر و همچنین فعالیت بر اساس شرایط اصلی موفقیت در کسب درآمد مناسب از دیدگاه اقتصاد دانان و محققان (در ادامه با این شرایط به صورت کامل آشنا خواهیم شد) ، شیوه و روشی کاملا ابتکاری و انحصاری را آفریده است تا تمامی افراد یک جامعه, اعم از حقیقی و مجازی بتوانند بدون در نظر گرفتن شرایط سیاسی، اجتماعی و... در هر کجای دنیا و همچنین بدون در نظر گرفتن محدودیت زمانی و از همه مهمتر بدون کمک گرفتن از هرگونه روش های ختم شده به سامانه های هرمی و روش های بعضا من درآوردی و بی محتوا (مانند کلیک کردن بر روی تبلیغات که در ادامه شرح داده خواهد شد) ، به کسب درآمد و ثروت بپردازند.